جدول جو
جدول جو

معنی حکیم شیده - جستجوی لغت در جدول جو

حکیم شیده
(دَ)
گویند نام حکیمی بوده که بجهت بهرام هفت عمارت فرمود ساختند که به هفت منظر مشهور است و شهر آمل را به جایزه گرفت. (از برهان) (از رشیدی). بعضی گویند نام یکی از شاگردان سنمار است که بجهت بهرام گور خورنگه و سه دیر ساخت. (از برهان) :
در میان بود مردی آزاده
مهترآیین و محتشم زاده
شیده نامی بروشنی چون شید
نقش پیرای هرسیاه و سپید...
کرده سنمارش اوستاد نخست...
در خورنق ز نغزکاریها
داده با اوستاد یاریها.
نظامی.
چو بر این گفته رفت روزی چند
شیده را خواند شاه شیدابند
تا شود شاه شیده از بهرام
شهربابک به شیده داد تمام.
نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 141).
شیده بر طالعی خجسته نهاد
کرد گنبدسرای را بنیاد.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ)
محمد بن مبارک قزوینی. یکی از مشاهیر علما و اطباء از مردم قزوین از شاگردان ملاجلال الدین دوانی است و صاحب تآلیف کثیره است و از جمله: ترجمه حیات الحیوان دمیری بفارسی که آنرا بنام سلطان سلیم خان پادشاه عثمانی کرده است و نصیحت نامه بفارسی که به سال 929 هجری قمری از آن فراغت یافته است و تفسیری از سورۀ فتح تا آخر قرآن. حاشیۀ بر هدایه. و حاشیۀ بر نسفی. شرحی بر ایساغوجی. شرحی بر کافیه. و نیز تألیفی بنام موجز در طب و ذیلی بر تذکرهالشعراء امیرعلی شیر نوائی ازتألیفات اوست. رجوع به محمد بن مبارک قزوینی شود
عبدالحکیم. شاعری از مردم لاهور. او را تذکرۀ شعرائی است حاوی شرح حال گویندگان معاصر خود او که در اورنگ آباد به سال 1175 هجری قمری بنام ’مردم دیده’ بپایان برده است
لغت نامه دهخدا